باباجونی مهربانم توولدت مبارک
وقایع عصر عاشورا
دشمنان اهل بيت پس از شهادت جان سوز امام حسين عليه السلام و يارانش ، دست از جنايات خويش برنداشتند، بلكه عصر این روز غم آلود جنايت هاى ديگرى مرتكب شدند : ۱- غارت خيمه ها سپاه عمر بن سعد، به ويژه دسته نابكار شمر، پس از شهادت امام حسين عليه السلام به خيمه هاى آن حضرت يورش برده و خيمه ها را غارت كردند و چهارپايان ، لباس ها، و هر چه بود را به يغما بردند. آنان ، حتى حريم اهل بيت عليه السلام را مراعات نكردند. حضرت زینب سلام الله علیها روایت چنین میکند: کنار خیمه ایستاده بودم که ناگاه، مردی کبودچشم (خولی) به سوی خیمه آمد و آن را غارت کرد. امام سجاد علیه السلام روی فرش پوستی خوابیده بود. خولی پوست را چنان از زیر ...
نویسنده :
عمه جون و عمه مریم(ملم جون)
14:45
دهم محرم الحرام
کربلا....دهم محرم الحرام سال 61 هجری قمر ی امام(ع) با یارانش نماز صبح را به جماعت خواند و سپس با آنها چنین سخن گفت: « ...خدا به شهادت من و شما فرمان داده است. بر شما باد که صبر و شکیبایی را پیشه ی خود سازید . » حضرت(ع)، «زهیر بن قین» را فرمانده راست سپاه و « حبیب بن مظاهر » را فرمانده چپ سپاه گمارد و پرچم را به دست برادرش « حضرت عباس » سپرد. گرچه سپاه دشمن به خیمه ها نزدیک می شد، ولی حضرت تیری نینداخت، چون می فرمود: » دوست ندارم که آغازگر جنگ با این گروه باشم . ...
نویسنده :
عمه جون و عمه مریم(ملم جون)
9:00
نهم محرم الحرام
کربلا....پنج شنبه نهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری شمر خود را به خیام امام(ع) رسانده، ضمن صدا کردن حضرت عباس(ع) و دیگر فرزندان ام البنین، می گوید: « برای شما از عبیدالله امان نامه گرفتم.» آنها متفقاً گفتند: « خدا تو را و امان نامه ی تو را لعنت کند، ما امان داشته باشیم ولی پسر دختر پیامبر نداشته باشد؟ » امام حسین(ع) توسط حضرت عباس(ع) از دشمن یک شب را برای نماز، راز و نیاز با خدا و تلاوت قرآن مهلت می گیرد . حفر خندق در اطراف خیام برای مقابله با شبیخون دشمن و قطع کردن راه ارتباطی دشمن با خیام از سه طرف ، - که فقط از یک قسمت ارتباط برقرار باش...
نویسنده :
عمه جون و عمه مریم(ملم جون)
9:00
یا قمر بنی هاشم....
تصاویر/ داخل ضريح حضرت عباس (ع)
چشمم از آب پر و مشك من از آب تهى است جگرم غرقه به خون و تنم از تاب تهى است به روى اسب قيامم به روى خاك سجود اين نماز ره عشق است، زآداب تهى است جان من مىبرد آبى كه از اين مشك چكد كشتىام غرقه در آبى كه ز گرداب تهى است هرچه بخت من سرگشته به خواب است، حسين! ديده اصغر لب تشنهات از خواب تهى است دست و مشك و علمم لازمه هر سقاست دست عباس تو از اين همه اسباب تهى است مشك هم اشك به بىدستى من مىريزد بىسبب نيست اگر مشك من از آب تهى است (شهاب يزدى) ...
نویسنده :
عمه جون و عمه مریم(ملم جون)
21:23
هشتم محرم الحرام
کربلا....چهارشنبه هشتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری هر لحظه تب عطش در خیمه ها افزون می شد، امام(ع) برادرش عباس را به همراه عده ای شبانه حرکت داد. آنها با یک برنامه ی حساب شده، صفوف دشمن را شکسته و مشکها را پر از آب کردند و به خیمه ها برگشتند . ملاقات امام(ع) با عمرسعد : حضرت فرمود:« ای پسر سعد! آیا با من مقاتله می کنی و از خدا هراسی نداری؟» ابن سعد گفت:« اگر از این گروه جدا شوم، خانه ام را خراب و اموالم را از من می گیرند و من بر حال افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم.» حضرت فرمود:« تو را چه می شود؟ خدا جان تو را به زودی در بستر بگی...
نویسنده :
عمه جون و عمه مریم(ملم جون)
9:00
هفتم محرم الحرام
کربلا....سه شنبه هفتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری تعداد نظامیانی که لباس و سلاح جنگی و حقوق از حکومت غاصب بنی امیه گرفته و به جنگ امام حسین(ع) آمده بودند را، بالغ بر 30 هزار جنگجو نوشته اند . عمر بن سعد نامه ای بدین مضمون از عبیدالله دریافت کرد که: با سپاهیان خود بین امام حسین(ع) و اصحابش و آب فرات فاصله بینداز، به طوری که حتی قطره ای آب به امام(ع) نرسد، همان گونه که از دادن آب به عثمان بن عفان خودداری شد! عمر بن سعد 500 سوار را در کنار شریعه ی فرات مستقر کرد . یکی از آنها فریاد زد: ای حسین!... به خدا سوگند که قطره ای از این آب را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی ! ...
نویسنده :
عمه جون و عمه مریم(ملم جون)
9:00